جستجو
-
۱تصویر
اعتراض سلیمان درباره حق الارث همسرش، ۱۳۳۷ ق
عریضه سلیمان (پسر حاجی بابا محمدوف)، تاجر تبعه روس مقیم استانبول، به کنسولگری روس در تبریز درباره نادیده گرفته شدن حق سهم الارث همسرش، صغری خانم، دختر نجف محمدوف، از سوی دیگر فرزندان نجف محمدوف یعنی محسن، محمود، سریه خانم، و حاجی جواد (وصی و همسر سریه خانم). نویسنده شکایت کرده است که وراث نجف محمدوف فرزندان او را سه نفر اعلام کرده و بر همین اساس ماترک او را میان خود تقسیم کرده اند. در صورتی که همسر او، صغری خانم، دختر بزرگ نجف محمدوف بوده که مدتی پیش بعد از تولد دخترشان در استانبول وفات کرده است. سلیمان از کنسول درخواست رسیدگی دارد و به سایر ورثه نیز اطلاع داده چنانچه از دادن سهم الارث...
-
۱تصویر
اقرار نامه ربابه، کلثوم، و حلیمه خاتون، ۱۳۳۶ ق
اقرار نامه ربابه خانم، کلثوم خانم، و حلیمه خاتون خانم، دختران مرحوم مشهدی اسمعیل صندلی ساز، بر سر اینکه تمام حقوق و سهم خود از ارث پدری و مادری خودشان را از مخلفه، اثاث البیت، مسینه آلات، ظروف، رخوت، نقد و جنس، و اسباب و امتعه و سرمایه دکان، مگر دو پارچه ملک، از آقا محمود، برادرشان دریافت کرده و تمام آن را در عوض پانزده مثقال نبات تبریز به مثقال صرفی با او مصالحه کردهاند. شصت من زمین عرصه واقع در قریه کج آباد و یک زمین مشترک میان عمویشان، مشهدی حسین صندلی ساز، و پدر مرحومشان، مابین سه خواهر و برادرشان، آقا محمود، مشترک مانده و نفع و حاصل آن بینشان تفسیم خواهد شد.
-
۱تصویر
اقرار نامه کربلایی خانم، ۱۳۴۱ ق
اقرار نامه کربلایی خانم، همسر مشهدی لطف الله، درباره نداشتن حق و طلبی از برادرانش، حبیب و نعمت الله، بابت ارث پدری و مادری
-
۳تصویر
تقسیم ترکه اسکندر خان، ۱۳۳۳ ق
دو نسخه از فهرست ترکه حاج اسکندر خان سرهنگ صولة السلطان که بر اساس آن سهم الارث هر یک از وراث وی تعیین و میان آنان تقسیم شده است. این ترکه شامل روستاهای چیبنی، آق داغ سفلی، زاویه، حصار خانه در روستای چیبنی، دانقران و بایزید بوده که میان حاجیه بیگم خانم (همسر اسکندر خان)، حبیب الله خان سلطان (برادر اسکندر خان)، و حاج میر آقا از بابت ارثیه همسرش [تاج آمال خانم] (خواهر اسکندر خان) تقسیم و حصه هر یک معلوم و مشخص شده است. همچنین مقداری از ترکه که تقسیم نشده باقی مانده باید فروخته و در ازای قرض های اسکندر خان داده شود و اگر زیاده از قروض بود میان وراث تقسیم شود. قرار شد این وصیت نامه نزد حاجیه...
-
۱تصویر
تقسیم متروکات سید ابراهیم، ۱۳۳۹ ق
صورت اموال مشترک میان حاجی سید کاظم آقا و مادرش حاجیه سیده زهرا خانم و ورثه مرحوم مشهدی سید ابراهیم و تعیین ارث پدری و ثمینه حاجیه سیده زهرا خانم، مهریه فاطمه خانم (همسر سید ابراهیم) و سیده سکینه خانم (همسر سید کاظم)، سپس مصالحه میان سیده زهرا با سید کاظم و ورثه سید ابراهیم؛ همچنین تعیین شد که تمام مخلفات، صندوق، البسه، و طلا آلات که در تصرف حاجیه سیده زهرا خانم است مال خودش است؛ و آقا محمد تقی و آقا سید محمد قیم فرزندان صغیر سید ابراهیم تعیین شدند.
-
۱تصویر
ثقة السلطنه صدوقی به میرزا اسماعیل خان صدوقی
نامه ثقة السلطنه خطاب به برادر، احتمالا میرزا اسمعیل خان صدوقی؛ شکایت از بابت مشکلاتی که به واسطه احضار سردار اسعد برای او ایجاد شده؛ اینکه گله مخاطب از بابت ندادن جواب نامه بیمورد است زیرا او که زن نیست تا از وضعیت نویسنده مطلع نباشد؛ اینکه این عمل سردار صدمات جبران ناپذیری برای او ایجاد کرده که اگر قوت ایمانش نبود خودکشی میکرد؛ خواسته نزد آقایان ایروانی و امین الوزاره رفته از جانب او تشکر کند و بگوید برای جبران زحمت آنان کاری نمیتواند انجام دهد جز نایب الزیارگی؛ اینکه به ایالت رفته و از آنجا به وزارت داخله نامه نوشته و حکومت سبزوار را درخواست کردهاند و به واسطه آقای ایروانی به...
-
۲تصویر
ثقة السلطنه صدوقی به میرزا اسماعیل خان صدوقی, ۱۳۴۲ ق
نامه با امضای ثقة السلطنه احتمالا به برادرش، اسمعیل، که محتوای آن به شرح زیراست: نویسنده از مخاطب خواسته نزد مدیر جریده حیات ایران، آقای ناصر، رفته و وضعیت او را بیان کند؛ اشاره به آقای حسین خان که از ساعت ورود مشغول ورق بازی و هرزگی است، اینکه دخلهای قوچان را از بین برده و حالا هم مشغول تهیه لباس و کلاه پوست و قمار و جندهبازی است و فقط صبح دو سه دقیقه نزد او میآید، و نویسنده مجبور است کارهای خودش را خودش انجام دهد و اینکه نمیتواند به همشیرهاش درباره او اطلاع دهد؛ اینکه اگر به سبزوار یا قوچان و هر محل دیگر برود اطلاع میدهد مخاطب و علی اکبر خان هم بیایند و «آن آدم» را هم اگر حضرت علیه...
-
۱تصویر
ثقة السلطنه صدوقی به میرزا اسماعیل خان صدوقی، ۱۳۴۲ ق
نامه ثقة السلطنه از مشهد خطاب به برادر، احتمالا میرزا اسمعیل خان صدوقی؛ درخصوص شکایت از وضعیتی که برایش پیش آمده و اینکه امیر لشکر شرق به او وعده داده تلگرافی از رئیس الوزرا حکومت ترشیز را برایش بخواهد، نویسنده از برادرش خواسته پیگیر کار او باشد تا تکلیفش معلوم شود، زیرا در مشهد بدون خرجی و سرگردان مانده و نمیداند تکلیفش چیست، بیاید یا بماند؛ پیشبینی کرده دولت سردار اسعد را به زودی معزول میکند و فقط منتظر اتمام انتخابات هستند و سردار نیز که خودش این مسئله را فهمیده کار انتخابات را طولانی کرده تا دوستانش در تهران کار او را اصلاح کنند، شکایت بسیار از دست سردار اسعد؛ از اینکه خانوادهاش در...
-
۳تصویر
ثقة السلطنه صدوقی به میرزا اسمعیل خان صدوقی، ۱۳۴۳ ق
پاکت از ثقة السلطنه صدوقی با مهر او در پشت، خطاب به: کلات، منزل فرمانده محترم کلات، جناب میرزا اسمعیل خان صدوقی، تاریخ ۲۰ رجب ۴۳ [یا ۴۲] ؛ نامه با تاریخ ۲۰ رجب، با امضای ثقة السلطنه: گلایه از ندادن نامه و حتی جواب ندادن به نامهها و اینکه ظاهرا در نزد آقای سلطان آسوده است و اینکه به آقای سلطان نیز بعد از افتتاح پست کلات نامه فرستاده جواب نداده است؛ اظهار ناراحتی از زندگی اش، اشاره به موضوع پیشنهاد حکومت جوین و بام و صفی آباد برای او به طهران توسط ایالت جلیله و اینکه دو روز پیش موافقت شده و قرار شده وزارت داخله حکم صادر کند که حکم صادر شده و اینکه برای رفتن به محل حکومتش نیاز به پول دارد و...
-
۴تصویر
حمید السلطان به عمید لشکر، ۱۳۳۲ ق
پاکت با مهر حمید السلطان خطاب به عمید لشکر سررشته دار فوج قهرمانیه در تبریز؛ محتوای نامه به شرح زیر است: عازم بودن میرزا باقر خان به تبریز را دلیل اختصار و عجله در نوشتن نامه ذکر کرده، خرید یک ثوب شَدّه [جامه زردوزی شده] برای همشیره و یک ثوب برای سرکار علیه عالیه، این قسمت تاریخ ۲۶ شعبان ۱۳۳۲ را دارد؛ در ادامه صفحه، یادداشت دیگری شروع می شود که در پایان تاریخ ۲۷ شعبان را دارد، نویسنده از تصمیم خود به آمدن به شهر برای احیاء ها و بازگشت پس از عید فطر می نویسد، اگر ممکن نشد اوایل خزان میاید و دیگر بازنمی گردد و از مخاطب خواسته به نورچشمان اطمینان دهد که به زودی ملاقات میسر می شود؛ یک ثوب شَدّه...